دلایل هجمه به پوشش زن مسلمان ایرانی
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۸۶۳۴۵
زن مسلمان ایرانی دارای ویژگیهایی است که اورا از زنان جوامع دیگر متمایز میکند. عفیف و محجبه بودن ازجمله مشخصههای برجسته زن ایرانی است که با همین شاخصهها، پرچم استقلال هویتی خود را در مقابل زن غربی به چشم آورده است. در طول تاریخ پرفرازونشیب کشورمان، موضوع حجاب بهعنوان یک مسأله مهم و حساس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گونهای که در دوران پهلوی اول، سیاستهایی برای حذف حجاب اجرا شد و این سیاستها یکی از عواملی بود که باعث بروز جریان بدحجابی در جامعه ایرانی شد. شگرد و ترفند دشمن که در سطح فرهنگی جنگ نرم، با تخریب نمادها و رفتارهای فرهنگی و ارزشی مردم و در مقابله با حجاب، نمایان شد. بههرحال موضوع حجاب علاوه بر ابعاد دینی و فقهی، دامنهای اجتماعی دارد و مسألهای همچون بدحجابی از بعد جامعهشناختی قابل بررسی و تبیین است.
حجاب و پوشش اسلامی از موضوعات مهم جامعه امروز ایران است و علل پدیده بیحجابی یا بدحجابی باید از جنبههای مختلف و از دو منظر خرد و کلان مورد بررسی قرار بگیرد. مسأله مهمی که چند سالی است قدرتهای استکباری به بهانههای مختلف، حجاب و حیای زن مسلمان ایران را نشانه گرفته و با استفاده از تکنیکهای رسانهای به عقاید زن مسلمان هجوم آوردهاند. این درحالیاست که موضوع حجاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با پایانیافتن سیاستهای غربگرایانه رژیم پهلوی، بهعنوان یک حق شخصیتی، اجتماعی و یکی از نمادهای فرهنگی و هویتی ایرانیان مطرح شد. البته بماند که تلاش دشمن و عوامل داخلی آن برای تضعیف حجاب و عفاف ید طولایی در تاریخ دارد و ازجمله نقاط مهم در روند توطئههای ضدحجاب دشمنان واقعه کشف حجاب در ۱۷ دی ۱۳۱۴ بوده است. بااینحال تحولات پوششی در کشور قابل تامل است.
نقش رسانهها در اشاعه بدحجابی
زمانی که به فلسفه و ریشه بیحجابی نگاه میکنیم، متوجه این موضوع میشویم که حجاب از عواملی است که موجب سلامت روحی و روانی و تکامل فرد و جامعه میشود. در مقابل آن برهنگی و بدحجابی، سقوط و انحطاط معنوی و فکری را به دنبال دارد. درباره پدیده بدحجابی در ایران باید ببینیم بیحجابی اولیه یا ثانویه (بدحجابی زنان و دخترانی که در پیشینه خودشان محجبه بوده اند) چگونه برای ما قابل فهم میشود و چگونه میتوانیم آن را تبیین کنیم. بخشی از این مسأله به تحولات ساختاری رخداده در جامعه بازمیگردد. برای مثال، نقش رسانههای امروز با رسانههای گذشته متفاوت است و ماهیت استفاده کاربر از آن نیز بهشدت فرق کرده است. کلیت رسانه امروز در خدمت نقد و فاصلهگرفتن از الگوی مطلوب حجاب است و جریان غالب فرهنگ و رسانه، فضای حجاب نیست. این فضا، فضای منتقد حجاب، مدیریت بدن و مصرف است.
بههرحال رسانه یکی از قدرتمندترین ابزار در ترویج و اشاعه هر ارزش یا ضد ارزشی است. کما اینکه شبکههای ماهوارهای و گسترش بیش از پیش فضای مجازی در اشاعه اباحهگری و فرهنگ برهنگی گامهایی برداشته و از هیچ کوششی فروگذار نشده است. حضور بلاگرهای حجاباستایل در شبکههای اجتماعی و استفاده از حجاب در کنار مد نیز در این فضا بیتاثیر نیست. این موضوع بدان معناست که تو حجاب داشته باش، اما به قدری زیبا و خوشتیپ باش که همه به تو نگاه کنند؛ اما این دیگر کارکرد حجاب را ندارد چراکه تشریح حجاب یعنی اینکه دیده نشوی. اگر قرار است به گونهای ظاهر شوی که دیده بشوی، این دیگر حجابنیست.
تبدیل حجاب به یک مقوله سیاسی
در سالهای اخیرحجاب به یک مقوله سیاسی تبدیل شده است و اینگونه عنوان میشود که هرکس با حکومت مخالف است، حجابش را بردارد. به نظر میرسد یک نوع لجبازی سیاسی در این مسأله به چشم میخورد. این بهآن معنی است که تقریبا در یکصد سال اخیر مسأله کانونی گفتمانهای درگیر در ایران مسأله حجاب است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حجاب فصل ممیز گفتمانهای درگیر شده و حجاب هم تبدیل به الگوی انقلابیونی شده که مسألهشان اسلام است. از طرفی چادر هم تبدیل به مقوله گفتمانی و درواقع همنشین موضوع حجاب شده است. این معنایش آن است که هر وقت گفتمان حجاب و گفتمان چادر، اعتبار سیاسیاش پررنگ باشد، حجاب یا پوششهای چادر و نزدیک به آن هم در جامعه رواج پیدا میکند و هرگاه این گفتمان اقتدارش ضعیف شود نشانه آن هم در جامعه ضعیف میشود. این مسأله سیاسیشدن تا جایی پیش رفته است که دشمن با استفاده از ابزارهای مختلف همچون تشکیل کمپینهایی ازجمله «آزادیهای یواشکی» یا «چهارشنبههای سفید»، برای مقابله با حکومت استفاده کرد. از سوی دیگر به زنان جامعه این موضوع را القا میکند که با برداشتن حجاب، آزادیهایی که از آنان سلب شده است را به دست میآورند و با حکومتی که این آزادی را سلب کرده نیز مقابله میکنند.
حجاب از منظر زیباییشناختی
موضوع حجاب مسأله زیبایی شناختی هم دارد. بسیاری از افرادی که کشف حجاب میکنند، فقط بهدنبال این نیستند که کار خلاف شرع انجام دهند، بلکه گمان میکنند اینگونه زیباتر هستند؛ بنابراین با اینکه حکم فقهی این موضوع مشخص است، اما مسأله فرد زیبایی شناختی است و باید مسأله حجاب را با زیبایی برای آنان تبیین کرد. زمانی که مولفههای زیبایی شناسی در جامعه تغییر کرد، هم برای مردان و هم برای زنان نیز تغییر میکند. قطعا بهدنبال این موضوع، ملاکهای یک مرد برای انتخاب همسرش هم دستخوش تغییراتی میشود. به نظر میرسد امروزه شاهد دودستگی حجاب در سطح جامعه هستیم. اگر میخواهیم این دودستگی کاذبی که در جامعه به وجود آمده را از بین ببریم، باید کارآمدیهای انقلاب اسلامی را به مردم نشان دهیم. کارآمدیهای انقلاب اسلامی یعنی برقراری رفاه، امنیت، آرامش و ایجاد شغل و معیشت مناسب. بههرحال کسانی که در خصوص مقوله حجاب یا عوامل دیگر شبهه دارند، باید در مقابل هرکدام از آنها، یک بایسته تبلیغی متفاوتی در نظر گرفته شود.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حجاب بی حجابی اسلام انقلاب اسلامی موضوع حجاب زن مسلمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۸۶۳۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معمای کف و سقف مجاز حجاب
پس از پیروزی انقلاب و روی کار آمدن جمهوری اسلامی،سبک زندگی مردم و به ویژه پوشش افراد، چه زن و چه مرد به یک مناقشه پایان ناپذیر بدل شد و این مسئله امر تازه ای نیست که مثلا ربطی به مرگ مهسا امینی و وقایع پس از آن داشته باشد. همه به یاد می آورند سال های اول انقلاب را که بر روی دست جوانان با پیراهن آستین کوتاه رنگ پاشیده می شد و یا حتی پوشیدن لباس های رنگی ممنوع بود. همین چند سال پیش بود که سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی، پوشیدن چکمه را مظهر تبرج و آن را غیر قانونی اعلام کرده بود. اما چرا این مناقشه در جامعه ایران قابل حل نیست؟ بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اجتماعی دلیل تداوم چالش میان حکومت و مردم بر سر حجاب را عدم پذیرش این قانون از سوی مردم می دانند. اما به نظر می رسد مسئله فراتر از این امر است. در جوامع اقتدارگرا، اغلب قوانینی وضع می شود که مقبول عامه نیست ولی همان قوانین،بیکم و کاست با قدرت از سوی حکومت اعمال می شود. در ایران، با استناد به دین مبین اسلام که دین اکثریت قاطع مردم است، قوانین شریعت اجرا می شود. اما افراد برداشت های فردی خود را از برخی امر دینی دارند. از سوی دیگر بخش بزرگی از قوانین شرع، بیشتر امری فردی است که تعهد فرد به خدای او و مجازاتش هم الهی است. بر همین مبنا، افراد، اعمال مجازات از سوی حکومت، برای امری که بین آنها و پروردگارشان است را نمی پذیرند. با این حال مشکل در این هم نیست چرا که آن چیزی که به نام حجاب در ایران مورد مناقشه بین افراد جامعه با حکومت شده، چندان ربطی به پوشش شرعی ندارد. بر اساس شرع اسلام جز وجه و کفین هیچ بخشی، حتی به اندازه یک تار مو از بدن زن، نباید در معرض دید نامحرم باشد. چنین حجابی در ایران در بین اکثریت زنان جامعه رواج ندارد و آن حدی هم که حکومت بدان رضا داده بسیار نازلتر از حد شرعی است. اما همین میزان از حجاب مورد تایید حکومت هم مقبول بخش بزرگی از جامعه نیست و خود نظام سیاسی هم به این واقعیت اگاه است کماینکه وقتی فرمانده نیروی انتظامی دلیل عدم ورود روسای سابق جمهوری، به مسئله برخورد با بی حجابی را، ترس آنها از ریزش آرایشان می داند، یعنی او به زبان دیگر می گوید که کاندیدای ریاست جمهوری که مدافع برخورد با بی حجابان باشد در انتخابات رقابتی رای نمی آورد، چرا که اکثریت مردم موافق برخورد ماموران با بی حجابی نیستند. از سوی دیگر حکومت مایل است که اجبار به حجاب را در محدوده امر دینی نگه دارد تا آن را نه خواست حکومت و امری حکومتی بلکه خواست خدا و دین قلمداد کند و چون این حجاب با حجاب شرعی تفاوت فاحشی دارد، قادر به تعیین حدود و ثغور برای آن نیست و قوانین مربوط به آن هم دقیقا به همین علت از منطق کافی برای اجرا برخوردار نیستند؛ برای مثال همانگونه که در بالاتر هم گفته شد یک روز پوشیدن چکمه جرم بود و امروز نیست یا پوشش مهسا امینی که در آن روز توسط پلیس دستگیر شد امروز دیگر نه تنها جرم نیست که حتی آرزوی حکومت است یا مثلا اگر زنی امروز با پوشیدن کلاه تمام موهای خود را به پوشاند مرتکب جرم شده اما اگر یک شال ده سانتی متری بر سر کند که ده سانت از موهایش از جلو و نیم متر موهایش از عقب پیدا باشد از منظر قانونی ایرادی ندارد. در واقع نظام سیاسی قادر نیست که معیار شفافی را به عنوان پوشش حکومتی مشخص کرده و همان را اعمال کند. در این شرایط نه مردم می دانند تکلیفشان با حکومت چیست نه مامور حکومت می داند که دقیقا از مردم چه می خواهد. در واقع چیزی در میان است که سقف و کف آن نامشخص است. حال چگونه ممکن است قانونی لازمالاجرا شود اما حدود آن مشخص نباشد؟ تا کنون تنها ماده قانونی برای حجاب تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی بوده که در آن بر رعایت حجاب شرعی که همان وجه و کفین است تاکید شده و اگر قرار باشد نیروی انتظامی قانون مربوط به حجاب را اجرا کند باید بر همان مبنا، همه زنانی که حتی یک تار مویشان پیداست را دستگیر کنند. در قانون جدید هم که هنوز تصویب نشده بر پوشیدگی همه موی سر بانوان تاکید شده است. یعنی در هر صورت باید حکومت اول مشخص کند چه میزان از برهنگی سر مجاز است. قطعا حکومت نمی تواند شفاف اعلام کند که مثلا بیرون بودن بخشی از موی سر ایراد ندارد چرا که این دیگر حجاب شرعی نیست. در آن صورت باید اعلام کند که این یک پوشش اجباری حکومتی است اما حاکمیت، مایل نیست در مظان چنین اتهامی قرار گیرد و به اقتدارگرایی در حجاب متهم شود ولی تا زمانی که تکلیف حد و مرز تشخیص حجاب از بیحجابی روشن نشود، خروجی این قانون ،جز نمایش نزاع مردم و حکومت، چیز درخور دیگری ندارد و این چالش، به دلیل اجرای سلیقه ای از سوی مجریان و مردم اجتنابناپذیر است. 2121 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901041